پاسخ – در دنیای مدرن اتفاق بدی رخ داده است که جای اصل با فرع عوض شده است. در این دنیا خیلی چیزها بهم ریخته است. در این دنیای مدرن سن بلوغ پایین آمده و سن ازدواج بالا رفته است. در حالت عادی وقتی فرد احساس نیاز به ازدواج می کند همان موقع هم باید زمان ازدواجش باشد. ولی در زندگی سبک جدید نیاز به جنس مخالف در دختران به سن ده سال و در پسرها به سن دوازده سال( بلوغ جنسی) رسیده است. حالا این سبک جدید زندگی سن ازدواج را برای آقایان به 28 سال و برای خانم ها به 523 برده است، این تضاد حل نشدنی است.
الان دغدغه ی بسیاری از پسرها و دخترها این است که درس بخوانند و در دانشگاه رشته های خوب قبول شوند .آیا این بچه ها نباید در زندگی به این تربیت برسند که زندگی را جدی بگیرند و بدانند که زندگی فقط درس خواندن نیست البته درس خواندن سرجای خودش خوب است. آیا بچه نباید طوری تربیت شود که بتواند با دنیای واقعی که با آن روبروست سرو کله بزند و آشنا بشود؟ آیا نباید طوری تربیت شود که زندگی را جدی تر بگیرد؟ گاهی ما می بینیم که یک جوان 26 ساله روزی سه ساعت بازی کامپیوتری می کند، این کار هضم نشدنی است. این جوان زندگی را جدی نگرفته است که می خواهد سه ساعت بازی کامپیوتری کند و بعد از پیروزی در بازی خوشحال باشد. اگر ما فقط سن ازدواج را پایین بیاوریم و مثلا آن را قانون بکنیم بدون اینکه فکری به حال وضعیت تربیت بچه ها بکنیم، مشکل ازدواج حل نمی شود. یک جوان در سن بیست سالگی باید بفهمد که زندگی فقط بازی کامپیوتری و وارد شدن به شبکه های اجتماعی نیست .در قدیم این حس ها و تربیت ها بوده است. باور کنید که همیشه بازگشت به گذشته ارتجاع نیست.
ما باید هم در شیوه ی تربیت رسانه ای و هم در شیوه ی تربیت تبلیغی و خانوادگی مان تجدیدنظر کنیم . اگر تربیت ما دچار تحول شود، مطمئناً زمانی که بچه ها از لحاظ رشد فکری احساس نیاز به ازدواج می کنند، برای ازدواج آماده شده اند. ما باید در مورد هدف خلقت خودمان، جدی فکر کنیم. کاربردی ترین بحث برای انسان معاصر هدف خلقت است زیرا اگر ما هدف را دریابیم طوری زندگی می کنیم که به آن برسیم. این ثبات شخصیت است. اگر فرد ثبات شخصیت نداشته باشد و حزب باد باشد ، در واقع نمی داند در این دنیا چکاره است و جایش کجاست.
سوال – در مورد راه های مدیریت اختلافات زناشویی توضیحاتی بفرمایید.
پاسخ – اختلاف زناشویی طبیعی است. زیرا دو نفر یکی زن و یکی مرد با حساسیت های متفاوت باهم زندگی می کنند. پس اصل اختلاف طبیعی است ولی این اختلاف باید باعث نزدیک شدن زن و مرد شود نه اینکه باعث فاصله گرفتن آنها شود. اگر ما بتوانیم هنرمندانه و عاقلانه با اختلاف هایی که در زندگی زناشویی اتفاق می افتد برخورد کنیم بسیاری از طلاق های عاطفی و رسمی از بین خواهد رفت.
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0