عصر یک جمعه دلگیر،
دلم گفت: بگویم، بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیدست،
چرا آب به انسان نرسیدست،
و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست
بگو حافظ دل*خسته ز شیراز بیاید،
بنویسد که هنوزم که هنوز است،
چرا یوسف گم*گشته به کنعان نرسیدست و
چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه دلگیر،
وجود تو کنار دل هر بی*دل آشفته شود حسکجایی گل نرگس؟
:: برچسبها:
ابا صالح ,
امام زمان ,
مهدویت ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0