خانه‌مان را به آن‌ها دادیم !

خانه‌مان را به آن‌ها دادیم !

یک روز آمد و گفت خانه‌مان را باید عوض کنیم. یکی از پرسنل نیروی هوایی را دیده بود که با هشت تا بچه در یک خانه دو اتاقه زندگی می‌کنند و نمی‌شد ما با دو بچه در این خانه نسبتا بزرگ زندگی کنیم. آدرس خانه را به آن آقا داده بود و رفته بود. آن آقا بعد از این که فهمید فرمانده پایگاه می‌خواهد خانه‌اش را به او بدهد کلی اصرار کرد که نه ! ولی با پافشاری عباس قبول کرد و خانه‌مان را به آن‌ها دادیم. با این مهربانی و مظلومیتش، فرمانده قاطعی بود. وقتی جدی می‌شد باورت نمی‌شد که این همین عباس است.

( روایتی از همسر شهید امیر سرلشگر عباس بابایی )





:: برچسب‌ها: روایت , داستان , حدیث , اخلاقی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مهدي هستم
تاریخ : دو شنبه 24 شهريور 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: